سه دیدار جلد اول

گفتم: نگریستن از روزنه‌های ممکن ـ حتی حقیرترین روزنه‌ها ـ آن زمان که در تنِ توفان نیستید، وابستگی به توفان را اثبات می‌کند. یک‌صدا گفتند: چنین نگریستن، شاعرانِ خمارِکوته‌بین را شاید. ایجاد رابطه با امکان، از امکان رابطه دور است؛ و ما، بسا روزها که در چنگ توفان بوده‌ایم، در قلب بی‌پرواترین باران...

ما اگر میل آن داشتیم که تن به حقیرترین امکانات بسپاریم، تور به توفانْ نمی‌انداختیم، و چون مرغانِ توفان، به همه سویِ زیستنی پر مخاطره پرتاب نمی‌شدیم.

پس، من که به قصد ترکِ فروتر مردمانِ روزگارِ خویش، تنگِ‌امواجِ طاغیْ زیستن را انتخاب کرده بودم، کلبه‌ای را خریدم که غبار پیر، پهنای پنجره‌هایش را پوشانده بود...

#سه_دیدار
جلد اول
#نادر_ابراهیمی
#امام_خمینی
دیدگاه ها (۰)

هواتو دارم

ماهی بالای درخت

عشق و دیگر هیچ

باورهای خرابکار

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط